۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

جای لگدهایش




هنوز جای لگهایش میسوزد...
به جرم خیس نبودن لای پاهایم فقط!
ضربه میزد و رویای دختر همسایه را در سر داشت...
آخر او نمیدانست من که فکرش را میخوانم
چطور خیس شهوتش شوم!!!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر